۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه

مُهر پیشانی




  

 چند روزی است که در شبکه های اجتماعی دوباره طوفانی همچون طوفان هایی از جنس اعتراض به حکم اعدام هایی که کم کم از تعدد شنیدن برایمان رنگ عادی بهخود گرفته ، به راه افتاده است اما این بار از جنسی متفاوت.این طوفان از جنس رسوایی است آن هم رسوایی جنسی!!!
    احتمالاً خبر رسوایی جنسی یک مجری رسانه ملی) را شنیده اید ؛ کمابیش این گونه خبرها را دربین هنرمندان و اصحاب رسانه می شنویم و در مقابل آن وا کنش نشان می دهیم. در بعضی موارد در جهت حمایت و دربعضی موارد در جهت مخالفت ، اما این بار با تمام موارد قبلی فرق می کند؛ مجری صدا و سیما ، آن هم مجری که در تمام طول ماه رمضان مدام از خدا،دین،اسلام،مکارم اخلاقی و محاسن رفتاری صحبت می کرد و شاید برای بسیاری از مردم جلوه گر انسانی خوب با سیمای  (ماسک) روحانی می نمود . اما این مرتبه انسان روحانی و ملکوتی که مورد اطمینان برخی مدیران رسانه ملی (؟) ایران بود ...

هــرچه بگندد نمکش می زنند   وای از آن روزی که بگندد نمک

    با درستی یا نادرستی عمل قبیح این شخص کاری ندارم که از نگاه شخصی بنده داشتن رابطه جنسی با یک خانم آن هم با تمایل طرفین ، هرچند در پوشش اغفال، آنچنان اهمیتی ندارد که جنایتی که این فرد با خیانت  در حق همسر و دو دختر خود انجام داده است. آن را به وجدان در صورت وجود آن فرد می سپارم ؛ اما آنچه مهم است حالت تهوع و قی گونه جامعه مبلا به ریا و تزویرایران ماست.
    براستی آیا در مورد کلمه ریا و تزویر و نقش آن در زندگی روزمره خود تفکر و تامل نموده ایم؟در زمان کودکی به ما می آموختند که تقوا و منش افراد را می توان از کردار، گفتار و رفتارنیکشان شناخت و برایمان می سرودند که عبادت خدا جزخدمت خلق نیست.اما امروزه تقوای هر فرد را از پینه حاصل از داغ مُهر بر روی پیشانی باید شناخت و این نشان به عنوان کارت شناسایی تقوای افراد(مدیران رده بالای نظام)تبدیل شده است.هرچه این پینه بزرگتر و سیاه تر نشان تقوای فرد بیشترو درنتیجه پست و مقام و منفعت شخص از خوان نعمت بیت المال افرون تر.سیـاست نظام اسلام ناب محمدی که بنیانگذارآن امام خمینی و پرچم دار آن نایب برحق امام زمان،ولـی امرمسلمیـن جهان مقام معظم رهبری امام خامنه ای(؟)است ترویـج ریا،تظاهروتزویر بیش نیست که به حق به نحو شایسته آن را میان ایرانیـان رواج داده اند.

 

    مراد از این نوشته تخریب دین و شریعت نیست ،مقصوداستفاده ابزاری از دین است که باعث بی تفاوتی و در برخی موارد انزجار افراد از دین شده است.افزایش رو به رشد گروههای شیطان پرستی و تمایل به همجنس گرایی در ایران دلیل براین مدعی است.آنقدر به اسم دین و مذهب جنایات و کارهای شرم آور انجام داده اند و برای سرپوش گذاشتن بر هر کار کثیف و شنیع از حکم ها و احادیث مذهبی استفاده نموده اند که در میان اقشار جامعه و به خصوص نسل جوان نوعی انزجار از شریعت ومذهب اسلام ایجاد شده که قابل لمس و مشاهده است. برای جلوگیری از ارتباط ساده یک دختر و پسر در خیابان و یا برای بیرون بودن مقداری از موی یک بانوی ایرانی گشت ارشادها و مانورهای نظامی در سطح کشور برقرار می کنند و به استناد به هزاران آیه و حدیث و روایت خاطیان را لایق شدیدترین برخوردها و کثیف ترین الفاظ در شان خودشان می دانند و از دیگر سو از شکایت علیه یک روحانی نماینده مجلس یا به عبارت بهتر گرگان در لباس میش به خاطر رابطه جنسی با یک زن شوهرداربه سادگی عبور می کنند و مجوزش را به اسم دین برای خود صادر می کنند و بر تکیه بر همین آیات و احادیث کشتن افراد به جرم تغییر مذهب را جایز می دانند. به اسم دین تجاوز گروهی به دختران زندانی و یا کشتن جوانی ۳۲ ساله به جرم داشتن وبلاگ(ستار بهشتی) حلال است و برای فاعل عمل پاداش و ثواب دنیوی و اخروی به همراه دارد و چه بسا مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی نیز شود؛ اما اعتراض مردم به گرانی ها ،فسادهاو بی عدالتی های جامعه حرام است.
آقایان این ره که می روید به ترکستان است و کمر به نابودی دین و شریعت و به قول خود کامل ترین دین خدا بسته اید و با سرعت هم به پیش می روید. 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر